براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
|
|
«شهدا را یاد کنیم حتی با یک صلوات»
وداع تلـخ و غمگینت؛مثه دیــــدار آخــر بود
نگاه خیس تو خیره به اشک سرد مادر بود
تو که دل کندی و رفتی؛همه ش اسم تو رو می برد
یه جوری بی قرارت بود؛که زنـده می شد و می مرد
همه دل شوره ی مـادر؛ازین تصویــر آخر بود
به تو پوش تودل بستن؛همین تقدیر مـادر بود
نه بغضت می شکست اون روزنه اشکت رونشون دادی
نمی دونم دم آخر؛تو دستای کی جون دادی
بگو چی شد که دستـاتو؛تو دستای خــدا دیدی
زمین آغوشش و واکـرد؛که روی خـاک خوابیدی
برای مثل تـو بـودن؛باید بی پــرده عــاشق شد
باید از زندگــی دل کند؛که هـم درد شـقایق شد
«آخرین وداع با مادر»
شهید حمیدرضاحاجیان
:: موضوعات مرتبط:
خاطرات شهدا ,
,
:: بازدید از این مطلب : 483
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : Bahram
ت : دو شنبه 13 آذر 1391
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|